من از فیس بوک بدم میآید، از این که سیل عزیمی از
اخبار جلوی چشمانم رژه میروند و خوشحال کننده یا ناراحت کننده برای من چشمک میزنند،
متنفرم. من از داشتن این همه دوست و فامیل و خانواده در لیستِ نزدیکانم حالم بهم میخورد.من
از این دنیای مجازی، که اجازه نمیدهد خودمان را برای اخبار و نوشته ها و عکس ها آماده
کنیم و همه را هولوپی توی حلقمان میریزد، دَردَم میگیرد. من از این به اشتراک گذاری
های سَرسَری که دوستی ها، خویشاندی ها، لذت ها و آلام را برعکس به خوردِمان میدهد
و مَجال نفس کشیدن و فکر کردن را گرفته است، خسته شده ام. این که یک روز مثل همیشه
بیدار بشوی و در عرض پنج دقیقه فیس بوک را بالا و پایین کنی و بعد میان این همه عکس،
اعلامیه ترحیم عمویت را ببینی، عقّم میگیرد. من دورم و بی خبری گاه خوش خبریست.
Tweet
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر